گفتي شتاب رفتن من از براي توست
آهسته تر برو كه دلم زيرپاي توست
با قهر مي گريزي و گويا كه غافلي
آرام سايه اي همه جا در قفاي توست
اي دل نگفتمت از راه عاشقي
رفتي ، بسوز ، اينهمه آتش سزاي توست