سلام عزيز. خوبي؟
شعرت خيلي زيبا بود.
چرا خبرم نكردي؟؟؟
مواظب خودت باش دوست من.
سلام خانم درون سرور
حضورتون مايه دلگرميم شد
علي علي
سلام خدمت شما . من واقعا از شما خيلي خيلي معذرت و كمال شرمندگي رو از شما دارم من شما رو لينك كردم.بازم معذرت ميخوام .راستي شما مدرسه ميرين؟
سلام
تو در نبودنت هستي
چشمان بسته من هميشه تو را ميبيند
و صدايت ضرباني است بر قلب مردهام...
وبلاگه قشنگي داري از خوندن نوشتهات لذت بردم
دوست دارم نظرت رو در مورده نوشتهام بدونم
بهم سر بزن
سلام خيلي آرووم بود
من هم به روزم - حضور سبزت مايه دلگرمي است پس منتظرم ، يا حق
سلام...خوبي عزيزباز هم ارزو باراني...
دوباره واژه سفر را در قاب تنهايي اتاق خاتراتم ميخکوب ميکنم سرزمين خشک خاطره يخ زده و فرسوده شدهزندگيم بوي غربت و بي قراري گرفتهرفاقتها پوچ وتو خاليست وحال کوچ کردن تبلور زندگيستبايد رفت وبه اندازه تمام تنهايي ها فرياد رادر آغوش کشيدولي به يک اميد زنده هستمو ان را در فرداها جستجو مي کنماپ کردم منتظرم باز همراهي ام کنبا اميد به فرداها(اپ کردي خبر کن)
سلام خوبي عزيزممنون که خبرم کردياپ زيبا بودباز اپ کردي خبرم کنبيا پيشممنتظرتم
من نشاني از تو ندارم اما نشاني ام را براي تو مي نويسم: درعصرهاي انتظار،به حوالي بي کسي قدم بگذار! خيابان غربت را پيدا کن و وارد کوچه پس کوچه هاي تنهايي شو! کلبه يغريبي ام را پيدا کن، کناربيدمجنون خزان زده و کنارمرداب ارزوهاي رنگي ام! درکلبه را باز کن و به سراغ بغض خيس پنجره برو! حرير غمش را کنار بزن! مرا مي يابي