سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زخمی زدی به قلبم که هیچوقت خوب نمیشه

در اشتباهی با نامردی کسی محبوب نمیشه

تـــو گــرگی و تـو لـبـاس آهو

میخام فرار کنم از این هیاهو

بدلم بد راه مبده وقتی به تو فک میکنم

ارزش اینـم نــداری کـه بـه تـو فـکر بکنم

میرم پیش اون کسی که از تو باوفاتره

آخـه نـامـرد چشـام از نامـردیای تو تره

دیـگه حتی از وفـا چیزی نـگـو دروغ مـیگی

میشه دیگه پیش من از رفاقت چیزی نگی

پـر شـده فـکر مـن از دروغـای قشنگ تو

فکر نکن یوقتی من دوباره شم دلتنگ تو

اونقده خون به دلم کردی که یادم نمیره

مـنـو زجـرم میدی تا یـروزی قلبـم بـمـیره

منو دست کم گرفتی و شکستی بی دلیل

میخاستی که منم مث آواره ها بشم ذلیل

دنـیامـو آتـیـش زدی امـا بـدون نـابـودی

خودت و کشتی و تو درس وفا مردودی

تـوکـه گفـتی بمـیـرم راضـی بـه گریـت نمـیشـم

پس چطور راضی شدی اینجوری من دیوونه شم

سرزده اومدی و بی خبر برو از دنیام

بـرو ازت نـفرتـیم تـورو دیـگه نـمیـخام

فـکـر بـرگـشتو نـکـن جـایـی نــداری تـو دلـم

سد معبرت میشم که دوباره پا نذاری رو دلم



نویسنده » اقاقی » ساعت 12:49 عصر روز یکشنبه 87 شهریور 17